در ادامه بخش اول این مقاله، به تعاریفی تخصصی تر در زمینه کشاورزی ارگانیک می پردازیم و نگاهی عمیق تر به جنبه های مختلف این شیوه زراعت زیست پایدار می اندازیم…
كشاورزی ارگانيک با نامهای مختلفی چون Farming Ecological-Biologic (كشاورزی زيست محيطی)، Farming low internal input (كشاورزی كم بهره از نهادههای خارجی)، Regenerative Farming (كشاورزی آيش) و Alternative agriculture (كشاورزی جايگزين) مطرح شده است. و همین اسامی می تواند اهداف و جنبه های مختلف کشاورزی ارگانیک را روشن سازد.
كشاورزی ارگانيك بهعنوان كشاورزی بدون كاربرد مواد شيميايی معرفي شده است. با اینجال چنین نیست که كشاورزي ارگانيك تنها به جايگزين کردن نهادههاي آلی به جای كودهای شيميايی بسنده کند. چون با وجودیکه در مناطق خشك و نيمهخشك، بهكارگيری تركيبات آلی باعث بهبود خواص فيزيكي، شيميايی خاك و در نتیجه حاصلخيزی آن میشود، اما کاربرد بیش از حد و خارج از زمان موادآلی نیز می تواند اشكالاتی درچرخههای زيستي پديد آورد. در حقیقت، كشاورزي ارگانيك، كشاورزي امروز را بهطوركامل رد نمیكند، و مواردی مانند تناوب كشت، كشت مخلوط، روشهاي مكانيكي كنترل علفهای هرز، تنوع زيستی و… از موضوعات مورد بحث اين نوع كشاورزی هستند.
در كشاورزی ارگانيك برای بکار بردن مواد و لوازم كشاورزی از تدابير مديريتی استفاده میشود و توليد ارگانيك بر پايه اين موضوع است كه يك مزرعه بايد براساس برنامه مديريت ارگانيك پيش رود، که خود اين امر شامل يك گردش زراعی چندساله است. همچنين براي ازدياد حاصلخيزي زمين تدابيری اندیشیده می شود؛ از جمله ثابت نگهداشتن ميزان نيتروژن، شخم عميق، استفاده از گياهان دو يا تك لپه، استفاده از گياهان به منظور كود سبز يا (Cover crop) و غیره.
در سيستمهاي ارگانيك از منابع به شيوهي مؤثرتری استفاده می شود كه اين امر منجر به صرفه جويی در انرژی و توليد محصول بيشتر می شود. همچنين فعاليتهای ميكروارگانيزمهاي خاك در نظام ارگانيك در مقايسه با نظام متداول بیشتر ديده می شود، كه اين امر مربوط به ساخته شدن مواد ذخيرهای نيتروژن دار است که در بهبود شرايط فيزيكي خاك و جذب بهتر نقش دارند. علاوه بر اين خاكهای ارگانيك تعداد بيشتر و انواع بزرگتری از اجتماع ميكروارگانيزمها را درخود دارند. پژوهشگران معتقدند كه قارچها منجربه ایجاد ثبات بيشتری در ساختار فيزيكی خاكهای ارگانيك میشوند. محصولات ارگانيك حاوي مواد مغذی بيشتری بوده و در مقايسه با گياهانی كه به روشهای مرسوم پرورش میيابند حاوی متابوليستهای ثانويه بيشتری هستند (متابوليستهای ثانويه موادی هستند كه بخشی از سيستمهای ايمنی گياهان را تشكيل می دهند و اين مواد در مبارزه عليه بيماری سرطان نيز مفيدند.)

برخی از تعاریف کاربردی در کشاورزی ارگانیک
هوموس:
مادهای بيوشيميايی است که در لايههای بالايی خاک تشکيل می شود و به رنگ قهوه ای تيره تا سياه می باشد. موادآلی پس از تجزيه توسط ميكرو ارگانيزمها به تركيب نيمه محلولی به نام هوموس تبديل میشود كه با ذرات ريز مواد معدنی به خوبی مخلوط شده است. خاکدانههای رسی- هوموسی که به اين ترتيب از آميزش تنگاتنگ مواد آلی و معدنی پديد می آيند دارای ساختمانی نرم و قابل تهويه است كه علاوه بر بهبود ساختمان خاك، منجر به افزايش جذب آب و عناصر غذايی خاک میشود.
كود سبز:
استفاده از گياهان پوششی كه اغلب آنها از گروه گياهان يک ساله هستند يكی از روشهای توصيه شده در كنترل زراعی است، به این صورت كه در دورههای آيش، اين گياهان كه بيشتر از خانوادهی لگومها هستند در زمين كشت شده و پس از آنكه رشد گياهان به ميزان قابل قبولی رسيد آنها را چیده و به خاك اضافه می كنند. از اين كودها بهعنوان كود آلی نيز ياد میشود كه علاوه بر بهبود ساختار خاك موجب جايگزين شدن ازت میشود.
در ضمن، گياهان پوششی به عنوان مالچ نيز استفاده می شوند، یعنی پوششی كه در دوره آيش برای پيشگيری از ظهور علفهای هرز و نابودی آفات و بيماری های گياهی مورد استفاده قرار میگيرد. مالچ با پوشاندن فضاهای خالی، مانع از رشد علفهای هرز در مزارع شده و نیز با برگرداندن اين گياهان به خاك موجب افزايش دمای خاك و نابودي ميكرو ارگانيزمهای باقيمانده در خاك می شود. همچنین می تواند بهعنوان محصول دوم نيز مورد استفاده صنايع داروسازی گياهی قرار گيرد.
آللوپاتی:
بهعمل بازدارندگی شيميايی يک گونه گياهی بوسيله گونههای ديگر گفته میشود. بدین صورت که ماده بازدارنده شيميايی که در محيط پخش میشود ممکن است از جوانه زدن، رشد ريشه و یا افزايش مواد غذايی جلوگیری کند و در نهايت بر رشد و توسعه گياهان مجاور اثر بگذارد. آللوپاتی شيميايی میتواند دربخش هايی از گياه مانند برگ، گل، ريشه، ميوه و يا ساقه وجود داشته باشد. گياهان آللوپاتيک توسط واکنشهای شيميايی با هم رقابت میکنند و اجازه نمی دهند که گياهان ديگر از منابع موجود استفاده کنند.
جنبههای تكنيكی كشاورزی ارگانيک
الف) مديريت خاك
ب) مديريت تغذيه گياهی
ج) مديريت تناوب زراعی
د) مديريت علفهای هرز
ه) مديريت كنترل آفات و بيماری ها
الف) مديريت خاک:
در کشاورزی ارگانیک، خاك به عنوان پيكرهای زنده معرفی شده و اعتقاد بر اين است كه ميان خاك، گياه و موجودات زنده ارتباط جدا نشدنی وجود دارد و هرگونه بی توجهی به اين ارتباط، حيات اين موجود زنده را تحت تأثير قرار میدهد. هدف از مديريت خاك در نظام ارگانيك، حفظ سلامت و فعاليت بيولوژيكی خاك و ايجاد محيطی مناسب برای رشد گياه است؛ و به منظور افزایش توليد، مواردی چون جلوگيری از فرسايش آبی و بادی، هدررفتن آبها درمناطق خشك، زهكش، ايجاد محيطی مناسب برای رشد گياه، انجام عمليات صحيح زراعی و حفظ پوشش گياهی درخاك های كم هوموس درنظر گرفته می شود.
همچنین در اين نظام زراعی به اطلاعات كافی درباره اثرات متقابل محصول کشاورزی و خاك و تأثير مديريت كشت، نیاز است. بطور مثال از آنجاییکه خاك به شدت تحت تأثير عمليات شخم قرار دارد، در روش ارگانيك، برای حفظ ساختمان خاك و پوشش گياهی، شخم كم عمق به منظور برهم زدن لايهی سخت خاك بسیار کاربرد دارد. شخم مناسب زمين به منظور تهويه بهتر انجام می پذيرد و رعايت اجرای شخم صحيح پس از برداشت، باعث كاهش فشردگی لايههای زيرين خاك می شود.
ب) مديريت تغذيه گياهی:
مديريت صحيح، شامل گردش صحیح مواد غذايی مورد نياز گياه میباشد. بنابراين بایستی با كاهش مصرف منابع خارجی برای تأمين عناصر غذايی، ازهدر رفتن عناصر جلوگيری شود و ميكروارگانيزمهای خاك بتوانند عمل گردش عناصر غذايی درخاك را به انجام رسانند، بهنحوی كه در صورت خروج مواد آلی و عناصر غذايی در هنگام برداشت، جايگزين اين مواد تأمين شود. فرآيند هدر رفتن عناصر غذايی بايستی با استفاده از فرآيندهای چرخهی طبيعی و تثبيت بيولوژيكی ازت به حداقل كاهش پيدا كند.
ج) مديريت تناوب زراعی:
كشت پیدرپی يك محصول و يا محصولات شبيه به هم، موجبات كاهش عناصر غذايی خاصی در خاك را فراهم آورده و حالت خستگی را برای خاك موجب می شود. دراثر برداشت محصول، عناصرغذايی بسيار زيادی از خاك خارج میشود و چنانچه كشت متداول ادامه پيدا كند، كاهش مقاومت محصول دربرابر خسارت و آفات و بيماری ها و كاهش رشد را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، دليل خستگی زمين ممكن است ناشی از فشار ناهنجار باقیماندههای محصول قبلی بر محصول پس از آن باشد. بازگشت محصول قبلی كشت شده در زمين (كودسبز)، در بسياری از موارد خاصيت آنتی بيوتيكی داشته و مانع از انجام فعاليتهای ميكروبی مضر خاك میشود، ضمن آنكه اثرات آللوپاتی نيز وجود دارد. اگرچه اين امر میتواند بركنترل علفهای هرز مؤثر باشد ولی تأثير آن برتناوب كشت و رسيدن به يك نظام ارگانيك، مستلزم اطمينان از تنظيم دقيق تناوب كشت هر محصول می باشد.
اهدافی كه در اين بخش مورد توجه است، شامل كنترل علفهای هرز مزرعه، كنترل بيماریها و آفات و افزایش کمی و کیفی محصول، از طريق مدیریت صحیح تناوب کشت میباشد.
د) مديريت علفهای هرز:
كشاورزی ارگانيك با تلاش برای از بين بردن علفهای هرز مخالف است. اگرچه علفهای هرز به دليل رقابت با گياهان زراعی، كاهش عملكرد آنها را فراهم آورده و برخی نيز به صورت انگل می باشند، ولی علفهای هرز دارای محاسنی نيز هستند. ازجمله اینکه می توانند با ايجاد پوشش مناسب در سطح خاك، از فرسايش خاك جلوگيری كنند. همچنین ريشه آنها در بهبود فعاليت بيولوژيك خاك تأثير داشته و نیز ممكن است بعضی مواد شيميايی توليد شده توسط علفهای هرز، اثرات مثبتی بر روی گياهان زراعی داشته باشد.
بنابراین کشاورزی ارگانیک معتقد است كه كنترل علفهای هرز بايد بصورت تعادلی بوده و ميان گونههای زراعی و گونههای هرز، تعادل برقرار باشد. بدین صورت که حتی نوارهايی از علفهای هرز در بين رديفهای زراعی باقی بماند، تا اين قسمتها بتوانند حشرات مفيد را به خود جلب کنند و كنترل بر روی آنها توسط روش های بيولوژيك انجام شود.
ه) مديريت كنترل آفات و بيماری ها:
مصرف آفتكشها از دستاوردهای كشاورزی پيشرفته بوده و پس از مشخص شدن آثار زيان بار آنها، اگرچه امروزه در بسياری از كشورهای پيشرفته كمتر مورد استفاده قرار میگيرند و استفاده از آنها ممنوع شده، اما دركشورهای درحال توسعه همچنان بطور فزايندهای مصرف میشوند.
اکنون به برخی از مضرات آفت كشها توجه کنید:
· وجود ماهيت شيميايي آفتكشها باعث برهم خوردن اكوسيستم خاك و موجودات زنده و حيوانات میشود و به ايجاد بيماریهای خونی و ناهنجاری های مادرزادی دركودكان میانجامد
· ايجاد مسموميت در انسان
· آلودگي هوا و تخریب لایه ازن
· ازبين بردن حشرات مفيد (شكارگران)
· بی اثر بودن قارچها به دليل مقاوم شدن اين نوع آفات
· تأثير معكوس برخی آفتكشها، يعنی ازدياد آفات (مقاوم شدن آفات گياهی)
كنترل بيولوژيكی در کشاورزی ارگانیک شامل: كاربرد كودهای آلی، رعايت تاريخ كشت، كود سبز، اصلاح ارقام مقاوم و تقويت دشمنان طبيعی آفات میباشد. ضمن آنكه اين تفكر در كشاورزی ارگانيك وجود دارد كه اگر در خاك توازن مواد غذايی برقرار باشد، افزايش قدرت گياه او را از آسيبديدگی در برابر بيماریها در امان داشته و گياه دارای قابليت بيشتری برای مقابله با عوامل بيماری زا میشود.
كشاورزی ارگانيک و حفاظت از محيط زيست:
مخاطرات زيست محيطی كشاورزی امروز بهطور عمده از مصرف بیرويه آفتكشها و كودهای شيميايی منشاء گرفته است. به كار بردن بیش از اندازه اين گونه مواد آلودهكننده شيميايی باعث آلودگی محيط زيست شده و ورود مواد مزبور به خاك و آب، انباشته شدن برخی از مواد شيميايی در محصولات كشاورزی و شيوههای نادرست استعمال آنها (مانند سمپاشی هوايی) سلامتی انسان ها و کل گونه های زیستی را در به خطر انداخته است. تحقیقات اخیر نشان داده که آثار کودهای شیمیایی موجود در محصولات کشاورزی که توسط افراد مصرف می شود، سبب بروز بیماری های مختلف و از جمله سرطان و ناباروری می شود.
در حالیکه از سویی آفتهای کشاورزی خود را با این مواد شیمیایی تطبیق داده اند و گونه های مقاوم تری از آفتها ایجاد شده اند که عملاً حذف آنها از محصولات کشاورزی سخت تر شده، از سوی دیگر نفوذ باقی مانده سموم و کودهای شیمیایی به منابع آبی زیر زمینی، رودخانه ها و دریاها سبب رشد بی رویه گونه های مخرب زیستی (مانند کشند قرمز) و کاهش اکسیژن آب و در نتیجه مرگ گونه های آبزی شده است. بدین صورت نه تنها مشکلات کشاورزی حل نشده، بلکه معضلات آلودگی زیستی را هم به دنبال داشته است.
ثبات و طول عمر بالای اکثر سموم کشاورزی و مقاومت آنها در مقابل تجزیه طبیعی و شیمیایی نیز سبب می شود که مضرات وجود این مواد در طبیعت طولانی مدت شود و به حشرات، حیوانات و گیاهان بیشتری آسیب برسد. این آسیب به گونه های زیستی نیز به نوبه خود در چرخه طبیعت خلل ایجاد کرده و باعث کاهش برخی گونه ها و افزایش دیگر گونه ها می شود و تعادل زیستی را بر هم می زند.
نتایج استفاده از کشاورزی ارگانیک
در یک جمع بندی کلی، اهداف و نتایج مثبت کشاورزی ارگانیک را می توان چنین مطرح نمود:
– توليد مواد غذايی با كيفيت عالی و مطلوب
– كنش متقابل ميان بهبود سطح سلامت مردم همسو با چرخههای زيست طبيعی
– حفظ و توسعه اکولوژیکی محیط، نگهداری از منابع كشاورزی و طبيعی و زيست محيطی
– حاصلخيزی طولانی مدت خاک
– جذب دی اکسید کربن هوا و کمک به توقف گرمایش جهانی
– حفظ تنوع زیستی و ژنتيكی گياهان و زيستگاههای وحش
– كاربرد درست و مواظبت شايسته از منابع آبی و موجودات زنده درون آنها
– كاربرد منابع تجديد شونده درسیستم های توليد محلی
– كاهش و به حداقل رساندن هرگونه آلودگی درسیستم کشاورزی و پيرامون آن
– ايجاد اشتغال و افزايش درآمد، به ويژه درمناطق روستایی
– استفادهی بهينه از نيروی انسانی شاغل در بخش كشاورزی و ایجاد محيط كارسالم (و بدون سموم شیمیایی) برای همه افراد درگير در كار توليد و فرآوری ارگانيک
– برقراری امنيت غذايی متناسب با رشد جمعيت
و بسیاری منافع اقتصادی و اجتماعی که به دنبال این نتایج نام برده شده می آیند.
منابع:
http://our-environment.mihanblog.com